در این دورهها، یادگیری مبتنی بر اصل ورودی بهینه (تئوری پروفسور Krashen) و حول اصول زیر میباشد:
· با توجه به محتوا و متد مناسب، همه افراد یک یادگیرنده مستعد هستند.
· ورودی بهینه باید برای زبانآموز جذاب، قابل درک و از نظر زبانی غنی باشد.
· برای یادگیری زبان، نیاز به دستور زبان و گرامر هست ولی این امر به طور واضح آموزش داده نمیشود.
· یادگیری ارگانیک و عمیق زبان، از الگوهای اکتساب زبان اول پیروی میکند و مشابه آن میباشد.
· شادی و سرگرمی، جانبی نبوده و در امر یادگیری زبان بسیار مهم هستند.
· یادگیری زبان باید جامع بوده و تمامی مهارتهای اصلی و فرعی را به روشی معنادار و ارگانیک یکپارچه سازد.
· زبانآموزان باید به حد کافی بشنوند و بخوانند (مهارت های دریافتی) تا مهارتهای تولیدی گفتار و نوشتار به طور طبیعی ایجاد شوند.
· گفتار اجباری باید ممنوع باشد.
· همانطور که انسانها زبان مادری خود را با سرعتهای مختلف میآموزند، طبیعتا این اختلاف بین انسانهای مختلف در یادگیری زبان دوم آنها هم وجود خواهد داشت.
· مواجهه کافی با زبان مورد نظر، نیاز به اصلاح را که معمولاً به یادگیری پایدار منجر نمیشود، از بین میبرد.
· دوره کردن منظم مطالب میتواند به ملکه شدن زبان در ذهن کمک کند.
· هرچه تمرکز بیشتری صرف پیام و انرژی کمتری صرف شکل دهی جمله از نظر دستوری شود، یادگیری، عمیقتر و ارگانیکتر انجام خواهد شد.
· در این روش، معلم صرفا مشاور یادگیرنده خواهد بود.
· با ورودی مناسب، زبانآموز میتواند از طریق LAD (دستگاه اکتساب زبان) زبان را پردازش نماید. این امر دقیقا مشابه اکتساب زبان اول میباشد. (پروفسور چامسکی)
· هدف نهایی آموزش زبان، باید توانایی استفاده از زبان باشد و اگر فراگیری دانش زبانی مورد هدف قرار گیرد، در امر آموزش از طریق این روش، اختلال ایجاد خواهد شد.
ایرانزمین، با در دست داشتن این اطلاعات، دورههای بسیار موثری را تحت عنوان دورههای IBC به ویژه برای کسانی که علاقهای به مطالعه و یادگیری از طریق دستور زبان و به خاطر سپردن تعداد زیادی از واژگان ندارند، برگزار میکند. در این دورهها، فراگیران تشویق میشوند که روزانه حدود 2 ساعت به شنیدن و خواندن مطالب جالب مانند کتاب “Steps to Understanding” و مقالات انگلیسی “Breaking News” بپردازند. در این دورهها معلم راهنمای فراگیران بوده و به آنها کمک میکند تا مطالب مناسب را انتخاب و از روشهای مناسب برای یادگیری استفاده نماید. در این دورهها به فایلهای صوتی درحد ۱۰ بار گوش میدهند و سپس 3-2 بار همان متن را میخوانند تا مطمئن شوند کلمهای را از قلم ننداختهاند. در یک مدت زمان ۲ ساعته، بیش از یک ساعت صرف گوش دادن به فایلهای صوتی و زمان باقیمانده، صرف خواندن می شود. آنها چندان موظف به انجام فعالیتهای بعدی نیستند؛ در عوض میتوانند داستانهای بیشتری بخوانند، زیرا با این روش، واژگان بیشتری را درونی می کنند (دکتر جف مکوایلن، 2020).
هنگامی که آنها با معلم دیدار میکنند، گزارشی از پیشرفت خود ارائه میدهند و معلم فعالیتهای ثبت شده آنها را مورد بررسی قرار داده و موارد مثبت و منفی را به آنها ارائه میدهد.